بردیاخان بدحمومه تا ببریمش حموم خوشحاله که میخواد اب بازی کنه ولی تا اب بریزیم بهش جیغ وگریه هاش شروع میشه
بردیا جان تا این لحظه 11 سال و 9 ماه و 17 روز سن دارد
بردیاخان بدحمومه تا ببریمش حموم خوشحاله که میخواد اب بازی کنه ولی تا اب بریزیم بهش جیغ وگریه هاش شروع میشه
بردیاجان تاب بازی روخیلی دوست داره
تاب تاب عباسی رو هم بلده بخونه
تاب تاب عباتی خدا بردیا رو ننازی اگه میخوای بناسی بناس توشهربادی
تاب تاب عباسی خدابردیا رونندازی اگه میخوای بنداز بندازتوشهربازی
سلام دوستان خوبم
اقابردیا جدید خیلی چیزامیگه که دقیقا مامان لیلا یادش نیست براتون مینویسه
بردیا اسم خودشو بلده بگه قامیلیشو هم میگه بردیا بیسی(ویسی)
هنوچه(هندونه)
پورتتال(پرتقال)
مامان نینا0مامان لیلا)
اوکلات(شکلات)
میثممه(میثم)
صبا(صفورا)
بت دویت_بسکویت
جوبار(جوراب)
تلاه(کلاه)
دمپوش(دمپایی)
وخیلی چیزای دیگه که بعدها خواهم نوشت
چندتا عکس ازخوابهای اقا کوچولومون گذاشتم که ببینید
بردیا خان وقتی میخوابه خیلی نازوخوشکل میشه البته خواب هم نباشه نازوخوشکله
یاحسین
بردیا خان درمراسم شیرخواران البته مال سال گذشته ست امسال نشدکه بریم
سال گذشته بااینکه نوحه میخوندن وشلوغ وداخل حسینه واقعا گرم بود اقابردیاتختش کرده بود وبه خواب نازرفته بود سال گدشته محرمو رامهرمز بودیو خونه بابابزرگت
البته اقا بردیایی ما پستونک هم میخورد،یه روز رفته بودیم بازار وپستونک اقابردیامیوفته ووقتی اومدیم خونه هرچی براش پستونک گرفتیم نخورد
بردیا جان درشهرستان ماهشهربیمارستان نفت بعثت ساعت11و30دقیقه صبح به دنیا اومد که باعث شادی همه شدالبته ناراحت هم بودند چون وزن اقابردیا کم بودوخیلی لاغروکوچیک بودبردیا جان موقع که به دنیا اومد2کیلو و900بود
همه ی فامیلا موقع تولداقابردیا دربیمارستان تشریف داشتن وبیمارستان حسابی شلوغ شده بود
اینم عکسای تولد تابعد ازچهله ی بردیا خان که به نظربعضیا خیلی زشت بود
اقا بردیا تا6و7ماهگی به جزشیرمادر شیرخشک هم میخورد که بعدها خودبه خودترک کرد