معذرت ودرخواست کمک
سلام دوستان ازشما کمک میخوام .من میخوام بدون چطوری میشهدوستان خودمو تو وبلاگم داشته باشم راستی مامان ایلیاجان قسمت نظردهید من روشنه اگه روشن نیست کمک کنید ویادم بدید خواهشا روشنش کنم
کلمات که بردیاجان میگه
بردیاجان عزیزدل مامان توبعضی وقتی چندکلمه میگی که البته نصف اونارویادت میره ودیگه ن میگی ن تکرارمیکنی قبلاصداخروس وجوجه وگاو کلاغو میگفتی ولی دیروصداگربه روهم دراوردی راستی آقابردیای عزیزتاده هم بلده بشماره
حالاکلماتی که میگی
انی=حسنی
ماما
بابا
ادی=اجی
غدا=غذا
گا=گاو
ما=ماست
می=موز
تر=پر
آقالوله=آقالره
اک=یک
دوو=دو
ته=سه
تار=چهار
پأ=پنج
تیت=شش
أ=هفت
أ=هشت
نو=نه
دأ=ده
بعدشمردن براخودت دست میزنی ومیگی آآآآ یعنی آفرین ونگاه همه میکنی که بگن
تولدبابایحیی (باباجون مامانی)
من ومامان بابام تدارک تولدباباجونودیدیم جمعه هفته پیش بودباباجونم الان۵۱سالشه کسی بابابزرگ به این جونی دیده
پوزش
باعرض معذرت مامانم چندتاعکس فرستادولی نیومدن ولی باکمک دوستان تونست یکی بذاره الان هم قول میده عکساموباتوضیح بذار تووبلاگم شما دوستان هم نظربدید منم میخوام دوستان جدید پیداکنم مرسی از شمادوستان
گردش
سلام من جمعه بامامان وباباوبابایحیی ومامان مریم وخاله هام رفته بودیم زیرپل خرمشهر بابام چندتاماهی گرفت منم براخودم بدوبدومیکردم وهردم ودقیقه بامامانم میگفتم آب به تااینکه آب تموم شدومامانم قمقمه آبو دادبه من